تولد پریا
سلام گوگولی مگولی من خبر دارم خبر نیلوفر دختر خاله مامانم امروز فارغ شد یه دختر تپل و سفید و ناز البته بماند که وقتی بچه به دنیا اومده نیلوفر خانم وایساده گریه که چرا بچم شبیه باباشه شبیه من نیست ساعت 2 وقت ملاقات با کلی ذوق و شوق پاشدم رفتم بیمارستان نیلوفرم همش به مامانش میگفت چرا بچه مو نمیارن شیر بخوره چرا اتاق های دیگه بچه هاشون پیششونه ولی بچه من و نمیارن؟اولش عمه نیلوفر که نرسه همون بیمارستانه اومد گفت ساعت ملاقات بچه رو نمیاریم یه وقت یکی مریض باشه بچه مریض میشه ولی بعد 1ساعت عمه خانم اومد و به نیلوفر گفت که بچه یکم از لحاظ تنفسی مشکل داره و باید ببرنش یه بیمارستان دیگه که ان آی سی یو داشته باشه وای خدای ...
نویسنده :
مژده
19:24